رود
خویشتن را به بستر تقدیر سپردن
و با هر سنگ ریزه 
رازی به رضایی گفتن.

زمزمه ی رود چه شیرین است!
*
از تیزه های غرورِ خویش فرود آمدن
و از دل پاکی های سرفرازِ انزوا به زیر افتادن
با فریادی از وحشت هر سقوط.

غرش آبشاران چه شکوه مند است!
*
و همچنان در شیبِ شیار فروتر نشستن
و با هر خرسنگ
به جدالی برخاستن.

چه حماسه ای ست رود،چه حماسه ای ست!

5بهمن1344